.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

متن خواجه عبدالله انصاری:

الدرجة الأولى: تهذیب الخدمت؛ أن لاتخالجها جهالة[2]، و لا تسوقها عادة، و لا تقف عندها همّة.

توضــــیح و شرح عبارت خواجه:

سه ابزار زر اندود کردنِ اعمال و خدمات سالِک، عبارتند از:

  1. جاهلانه نباشد بلکه هر که خدمت می کند باید آداب خدمت نیز بداند.
  2. از روی عادت نباشد بلکه عامدانه و مشتاقانه باشد.
  3. عملِ انسان، به رکود و توقف دچار نگردد و نیمه کاره رها نگردد.

همچنانکه بُردن نام شخصی، متوقّف بر دانستن نام اوست رعایت آداب نیز، فرع بر دانستن آداب است همچنین از آنجا که خدمت جاهلانه، ممکن است منجر به خیانت و زحمت گردد ضرورت دارد سالِک، پیش از اشتغال به خدمت، خود را به زیور ادب خدمت، بیاراید تا مبادا جاهلانه و به اسم خدمت، برای حضرت محبوب، زحمت سازد.

خواجه با تعبیر موجَز و زیبای "أن لَا تُخالِجَها جِهالَة"، بسیار هنرمندانه به تمام آنچه در بالا گفته شد اشاره کرده است سه حرف «خ ل ج» به معنای چرخش و تمایل به جانب و انحراف است به گونه ای که ماهیّت ابتدایی خود را از دست بدهد لذا خلیج را خلیج گویند زیرا آبی است که از اقیانوس، متمایل و منحرف شده است به گونه ای که ماهیّت اصلی خود یعنی اقیانوس بودن را از دست داده و به ماهیّت جدیدی به نام خلیج مبدل گشته است؛ خواجه با این تعبیر، می فرماید: یکی از چیزهایی که خدمت را از مسیر اصلی خود منحرف می کند جهالت است، جهالت ِ در خدمت، و آداب خدمت ندانستن، باعث می شود خدمت به خیانت مبدل گردد.

امام صادق علیه السلام می فرمایند: الْعَامِلُ عَلَى غَیْرِ بَصِیرَةٍ کَالسَّائِرِ عَلَى غَیْرِ الطَّرِیقِ وَ لَا یَزِیدُهُ سُرْعَةُ السَّیْرِ مِنَ الطَّرِیقِ إِلَّا بُعْداً؛ کسى که بدون بصیرت و دانائى، به کارى دست می زند مانند مسافرى است که در بیراهه می رود، او هر قدر بر سرعت سیر خود می افزاید به همان نسبت از جادّه دورتر مى‏شود.[3]

حضرت رسول صلی الله علیه و آله می فرمایند: بِهِ یُطَاعُ الرَّبُّ وَ یُعْبَدُ ... یُعْرَفُ الْحَلَالُ وَ الْحَرَامُ الْعِلْمُ إِمَامُ الْعَمَلِ وَ الْعَمَلُ تَابِعُه[4]‏؛ بندگى خداى عزیز ... و شناخت حلال و حرام الهى به واسطه دانش است‏، علم پیشواى عمل است و عمل پیرو اوست‏.

شرّ جاهل و احمق، بر دو وجه است:

  1. هم به دیگران لطمه و خسارت وارد می کند حتی به قصد محبّت، ضرر می زند.
  2. و هم خودش متضرر می گردد.

لذا بر سالک لازم است در باب تهذیب الخدمة، عمل خود را از ننگ جهل برهاند.

سوق دادن در لغت، به معنای هل دادن از پشت و مجبور کردن کسی برای حرکت به جلوست. بر همین اساس عبارتِ: "لا تسوقها العادة" یعنی مبادا عادت داشتن بر انجام خدمت، تو را به خدمت کردن وادار سازد.

اینکه انسان به امرِ بد و زشتی عادت پیدا کند خیلی مذموم است اما عادت به کارهای پسندیده، گرچه برای توده مردم، خوب است ولی از آن جهت که نقش اراده و قصد و شوق را در افعال ارادی انسان کم رنگ کرده و نیّت را که جوهره عمل است زائل می کند برای سالکِ راه رفته، قبیح و زشت است زیرا قصد قربت و شوق را در افعال او ضعیف می کند.

وقـتـى چـیـزى به صورت عادت برای انسان جلوه گر شد، بتدریج بر وجود او مسلّط مى شود به قول أمیر المؤمنین علی علیه السلام: لِلْعَادَةِ عَلَى کُلِّ إِنْسَانٍ سُلْطَان‏[5]؛ عادت بر هر انسانى، حکومت مى کند. یعنی اگر کسی به انجام کاری عادت کرد دیگر او نیست که تصمیم می گیرد و قصد می کند بلکه عادت بسان، پادشاهی می شود که انسان را به انجام امور، مجبور می کند.

12/10/1391 _ مسعود رضانژاد فهادان


[1] اشتقاق کبیر یا صغیر: آن چنان است که اصل واحد در همه مشتقات یکی باشد، گر چه ترتیب حروفش مختلف باشد، مانند: سفر فسر که هر دو به معنی آشکاری است و اصل واحد در هر دو «س ف ر» است، ولی به یک ترتیب نیست، در یکی سین بر فاء مقدم و در دیگری بر عکس است، لکن آن ها و سائر صیغه های اسمایی و افعالی آن ها در آن حروف که اصل است مشترکند. (جنة العاصمة، محمدحسن میرجهانی طباطبائی، صفحه 89)

[2] فرا گرفتن جهالت.

[3] امالی شیخ صدوق، صفحه 421.

[4] خصال شیخ صدوق، جلد دو، صفحع 523.

[5] غرر الحکم، حدیث 7484.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی